بتمن به کمک ستوان جیم گوردون و دادستان شهر گاتهام، هاروی دنت، در حال مبارزه با خلافکاران محلی هستند. رؤسای گروه‌های تبهکار دور هم جمع می‌شوند تا با یکدیگر درباره اوضاع پیشامده  بحث کنند. در این میان قرار می‌شود یک حسابدار چینی پول‌ها را به هنگ‌کنگ برده و برای جلوگیری از توقیف پول ها توسط دادستان در بانکی نگهداری کند. بتمن ماموریت می‌یابد تا مرد چینی را به شهر بازگرداند. او با موفقیت فرد مورد نظر را می‌رباید و به پلیس شهر گاتهام تحویل می‌دهد. در این میان یک مجرم نابغه و روانی به نام جوکر، از راه می رسد و قول می‌دهد در ازای دریافت پول بتمن را بکشد. جوکر تهدید می‌کند اگر بتمن خود را تسلیم نکند، او هر روز تعدادی از افراد شهر را خواهد کشت. او از مقامات دولتی شروع می‌کند و در ابتدا کمیسر لوب و قاضی اصلی شهر را می‌کشد. هاروی دنت برای جلوگیری از کشته شدن افراد بیشتر خود را بتمن معرفی می‌کند. جوکر برای کشتن هاروی دنت به سراغ او می‌رود. بتمن و سروان گوردون هم بعد از تعقیب و گریز، جوکر را دستگیر می‌کنند. بتمن از جوکر اعتراف می‌گیرد و مکان اختفای هاروی دنت و نامزدش راشل دیویس را جویا می‌شود. جوکر آن دو را در دو جای مختلف شهر پنهان در مکان‌هایی که بمب‌گذاری شده مخفی کرده تا بتمن نتواند هر دوی آنها را نجات دهد. بتمن برای نجات راشل حرکت می‌کند و گوردون و پلیسها نیز به نجات هاروی دنت می‌روند. بتمن به محض رسیدن به محل تعیین شده متوجه می‌شود که جوکر او را فریب داده و محل زندانی شدن راشل و هاروی دنت را جا به جا گفته‌ است. بتمن هاروی را نجات می‌دهد اما او نیمی از صورتش را در اثر آتش‌سوزی انفجار و سوختگی از دست می‌دهد. پلیس نیز نمی‌تواند راشل را نجات دهد و او در انفجار می‌میرد. در این میان جوکر نیز از اداره پلیس فراری داده می‌شود. هاروی دنت که بتمن و گوردون را در مرگ نامزدش مقصر می‌داند توسط جوکر در بیمارستان متقاعد می‌شود که از پلیس، گوردون و بتمن انتقام خون نامزدش را بگیرد. هاروی دنت در نقش آدمی دو چهره با جوکر همراهی می‌کند تا بتمن را از سر راه بردارند. برای متوقف کردن این تهدید ویرانگر که شدیدترین دشمن بتمن است، بتمن مجبور است از تمام سلاح‌های پیشرفته استفاده کند....