نبردی برای حفظ حریم خصوصی
انتشار نامههای دیده نشده از نویسنده برنده نوبل
یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۶:۱۱
نامههای دیده نشده از ارنست همینگوی نشان میدهد که او میجنگید تا حریم خصوصیاش را حفظ کند.
به گزارش فیلم نگاه و به نقل از گاردین، ارنست همینگوی از آن دست چهرههای مشهوری بود که به هیچ عنوان تمایلی به انتشار جزییات زندگی خصوصی اش در رسانهها نداشت. دانشگاه کمبریج چندی دیگر نامههایی از این نویسنده سرشناس آمریکایی منتشر میکند که در آنها میزان حساسیت نویسنده «پیرمرد و دریا» نسبت به حریم شخصی کاملاً عیان است.
او در یکی از این نامهها نوشته است: "اگر قرار است بنویسم، باید زندگی شخصیام را بیرون از نوشته نگاه دارم" و در نامه دیگری ناشر کتابش را از به کار گرفتن اطلاعات شخصی برای تبلیغ کتاب منع میکند. او دوست دارد اثرش را به عنوان یک داستان قضاوت کنند.
نویسنده برنده نوبل ادبیات آنقدر نسبت به انتشار اطلاعات شخصیاش حساس بود که حتی انتشار زندگینامه کوتاهی از او پشت جلد کتاب «خورشید همچنان میدمد» خشمش را برانگیخت. او در اعتراض به این موضوع به ناشرش نوشت: "تمام این مزخرفات که درباره من پشت جلد کتاب چاپ شده است را هر چه زودتر جمعآوری کنید. اگر تمام این مطالب درباره خدمت من در جنگ، زندگی شخصی و ازدواجم را حذف نکنید، دیگر هیچگاه کتابی برای انتشار به شما نخواهم داد."
او در ادامه مینویسد: "اگر قرار باشد این مطالب را به شکل گسترده منتشر کنید دیگر تلاش من برای دور نگه داشتن زندگی شخصیام از این آثار چه سودی دارد." البته که ناشر خواسته همینگوی را میپذیرد و آنها را از میان میبرد.
ماجرای همینگوی و حریم شخصی حتی از این هم فراتر است. او در این باره به مادرش سفارش میکند: "اگر کسی خواست درباره من با تو گفتوگو کند، به آنها بگو من دوست ندارم اطلاعاتی درباره زندگی شخصیام منتشر شود. بگو به من قول دادهای که حتی به یک پرسش درباره من پاسخ ندهی. هیچگاه چیزی درباره من بروز نده."
چهارمین مجموعه از نامههای ارنست همینگوی با نامهای آغاز میشود که تاریخ آن به دوران نوشتن کتاب «وداع با اسلحه» باز میگردد. این رمان به محبوبیت بینالمللی سرشاری دست یافت و همینگوی را در سراسر جهان مشهور کرد.
نامه همینگوی به هیو والپول نویسنده انگلیسی به خوبی نمایانگر دستوپنجه نرم کردن او با پیامدهای شهرت است. او در این نامه مینویسد: "با انتشار این کتاب برای نخستین بار از مردم نامه دریافت کردم. در این شرایط باید چه کار کنم؟ من به همه نامهها جواب دادم. فقط همین کار را کردم. کار دشواری است. پاسخ دادن به هر نامه بیست دقیقه تا نیم ساعت وقت من را میگیرد. اگر جوابشان را ندهم عصبانی میشوند؟ ممکن است آزرده شوند و دیگر کتابی نخرند؟"
ساندرا اسپاینر ویراستار انتشارات کمبریج در این باره می گوید: "از یک سو با نویسندهای طرف هستیم که بسیار به مقبولیت داشتن نزد مردم اهمیت میدهد. او همیشه آمار فروش آثارش را پیگیری میکرد و از انتشار نقدهای خوب درباره آثارش لذت میبرد. تا حدودی در جستجوی شهرت بود. در سوی دیگر او برای حفظ حریم شخصیاش وسواس بسیاری داشت. شاید مقداری از این حساسیت به دلیل جدایی از همسرش هادلی و ازدواج با پائولین بود." او در ادامه تاکید کرد که همینگوی همواره از اغراق ناشران درباره خدمات او در جنگجهانی اول گلایه داشت. همینگوی در جنگجهانی اول راننده آمبولانس صلیب سرخ آمریکا بود.
به گزارش فیلم نگاه و به نقل از گاردین، ارنست همینگوی از آن دست چهرههای مشهوری بود که به هیچ عنوان تمایلی به انتشار جزییات زندگی خصوصی اش در رسانهها نداشت. دانشگاه کمبریج چندی دیگر نامههایی از این نویسنده سرشناس آمریکایی منتشر میکند که در آنها میزان حساسیت نویسنده «پیرمرد و دریا» نسبت به حریم شخصی کاملاً عیان است.
او در یکی از این نامهها نوشته است: "اگر قرار است بنویسم، باید زندگی شخصیام را بیرون از نوشته نگاه دارم" و در نامه دیگری ناشر کتابش را از به کار گرفتن اطلاعات شخصی برای تبلیغ کتاب منع میکند. او دوست دارد اثرش را به عنوان یک داستان قضاوت کنند.
نویسنده برنده نوبل ادبیات آنقدر نسبت به انتشار اطلاعات شخصیاش حساس بود که حتی انتشار زندگینامه کوتاهی از او پشت جلد کتاب «خورشید همچنان میدمد» خشمش را برانگیخت. او در اعتراض به این موضوع به ناشرش نوشت: "تمام این مزخرفات که درباره من پشت جلد کتاب چاپ شده است را هر چه زودتر جمعآوری کنید. اگر تمام این مطالب درباره خدمت من در جنگ، زندگی شخصی و ازدواجم را حذف نکنید، دیگر هیچگاه کتابی برای انتشار به شما نخواهم داد."
او در ادامه مینویسد: "اگر قرار باشد این مطالب را به شکل گسترده منتشر کنید دیگر تلاش من برای دور نگه داشتن زندگی شخصیام از این آثار چه سودی دارد." البته که ناشر خواسته همینگوی را میپذیرد و آنها را از میان میبرد.
ماجرای همینگوی و حریم شخصی حتی از این هم فراتر است. او در این باره به مادرش سفارش میکند: "اگر کسی خواست درباره من با تو گفتوگو کند، به آنها بگو من دوست ندارم اطلاعاتی درباره زندگی شخصیام منتشر شود. بگو به من قول دادهای که حتی به یک پرسش درباره من پاسخ ندهی. هیچگاه چیزی درباره من بروز نده."
چهارمین مجموعه از نامههای ارنست همینگوی با نامهای آغاز میشود که تاریخ آن به دوران نوشتن کتاب «وداع با اسلحه» باز میگردد. این رمان به محبوبیت بینالمللی سرشاری دست یافت و همینگوی را در سراسر جهان مشهور کرد.
نامه همینگوی به هیو والپول نویسنده انگلیسی به خوبی نمایانگر دستوپنجه نرم کردن او با پیامدهای شهرت است. او در این نامه مینویسد: "با انتشار این کتاب برای نخستین بار از مردم نامه دریافت کردم. در این شرایط باید چه کار کنم؟ من به همه نامهها جواب دادم. فقط همین کار را کردم. کار دشواری است. پاسخ دادن به هر نامه بیست دقیقه تا نیم ساعت وقت من را میگیرد. اگر جوابشان را ندهم عصبانی میشوند؟ ممکن است آزرده شوند و دیگر کتابی نخرند؟"
ساندرا اسپاینر ویراستار انتشارات کمبریج در این باره می گوید: "از یک سو با نویسندهای طرف هستیم که بسیار به مقبولیت داشتن نزد مردم اهمیت میدهد. او همیشه آمار فروش آثارش را پیگیری میکرد و از انتشار نقدهای خوب درباره آثارش لذت میبرد. تا حدودی در جستجوی شهرت بود. در سوی دیگر او برای حفظ حریم شخصیاش وسواس بسیاری داشت. شاید مقداری از این حساسیت به دلیل جدایی از همسرش هادلی و ازدواج با پائولین بود." او در ادامه تاکید کرد که همینگوی همواره از اغراق ناشران درباره خدمات او در جنگجهانی اول گلایه داشت. همینگوی در جنگجهانی اول راننده آمبولانس صلیب سرخ آمریکا بود.
منبع :
فیلم نگاه
دیدگاه ها
اولین نفری باشید که در این باره چیزی می نویسد...